رفقا شما زحمت میکشید ودرد آشنایان درد شما را به دل میکشند ولی جای بسیار بسیار تاسف است که سکتاریمز آنچنان ریشه انداخته که در این سازمانها که به این سادگی رخت نمی بندد شاید بهتر آن باشد هر چه توان داشت به داخل ایران صرف کرد ما که پیر شدیم جوانها شاید از این سکتاریمز خود را رها سازند به قول آنکه گفت از زندان اینها دسته بندیهایشان را به پشت بسته وبا آن کوله پشتی هایشان سازمان میلیونی را به تیمهای فوتبالی تبدیل کرده اند هر کدام را صحبت میکنی خودش را اصل ودیگران رابا انگی آب تنی میدهندو دشمن طبقاتی را به رکس وا میدارند من در این چند سال از رفیق اشرف و رفیق سنجری تا بهرام مسله را درمیان گذاشته ام ولی همیشه جواب منفی وهمه ایشان گفته دستت را بگرمی می فشاریم من خانه ام با ۲۵سال زندان تک وتنها در لاک خویش فرو رفته ایم قبل از دستگیری که فقط ۳ساعت یا ۴ساعت می خوابیدم حال هزاران نفر مثل من هستند عشق از درون میخورد مارا وسکتاریزم از بیرون میکشد مارا ما عاشق راهبران خود بودیم چرا که عاشق زندگان بودند من تعریف رفیق اشرف دهقانی را در جنگلهای جزایر لوزان فیلیپین زمان شاه شاهد بوده ام حال چه خطایی سر زد از ما به این روز گرفتار شدیم وقتی هم از زندان پا بیرون گذاشتم اکثر کسانی که به دیدنم می آمدند همگان سراغ سازمان قبل از ۵۸میگرفتند تبریزما مهد فداییان بود حال از رفیقی که ۱۰سال با ما بود و۳سال نیز زمان شاه زندان بود میگفت الان تبریز تقسیم شده بین پان ها سلطنت طلبان و چپ ها (هر کسی ساز خود نوازد)وسخت اصرار داشت که ما به مسایل ملی کم بها داده ایم (زمان شاه ما در کوه ترانه سرودهای کسنله کرد موردوه کرد زندوه یا دایه دایه وقت جنگه. یا ای رفیقان قهرمانان)را به نشان همبستگی ملتها سر میدادیم ولی امروزه تراختور شده سمبل باور کنید اولین سرپرست این تیم حتی چشم بند ما را از چشمان پایین کشیده خونابه میرخت زیر پوستمان و داد سر میداد که چهار ساعته باید تخلیه اطلاعات شویم و هیچ ترسی از شناسایی خود نداشت
رفقا میدانم از سالیا نی است جریان شمادر بهم پیوستن جریانات سنگ تمام گذاشته لذا شایسته هست که درود بارانتان کنیم. رسول امریکا
بادرودهای گرم وصمیمانه
رفقا شما زحمت میکشید ودرد آشنایان درد شما را به دل میکشند ولی جای بسیار بسیار تاسف است که سکتاریمز آنچنان ریشه انداخته که در این سازمانها که به این سادگی رخت نمی بندد شاید بهتر آن باشد هر چه توان داشت به داخل ایران صرف کرد ما که پیر شدیم جوانها شاید از این سکتاریمز خود را رها سازند به قول آنکه گفت از زندان اینها دسته بندیهایشان را به پشت بسته وبا آن کوله پشتی هایشان سازمان میلیونی را به تیمهای فوتبالی تبدیل کرده اند هر کدام را صحبت میکنی خودش را اصل ودیگران رابا انگی آب تنی میدهندو دشمن طبقاتی را به رکس وا میدارند من در این چند سال از رفیق اشرف و رفیق سنجری تا بهرام مسله را درمیان گذاشته ام ولی همیشه جواب منفی وهمه ایشان گفته دستت را بگرمی می فشاریم من خانه ام با ۲۵سال زندان تک وتنها در لاک خویش فرو رفته ایم قبل از دستگیری که فقط ۳ساعت یا ۴ساعت می خوابیدم حال هزاران نفر مثل من هستند عشق از درون میخورد مارا وسکتاریزم از بیرون میکشد مارا ما عاشق راهبران خود بودیم چرا که عاشق زندگان بودند من تعریف رفیق اشرف دهقانی را در جنگلهای جزایر لوزان فیلیپین زمان شاه شاهد بوده ام حال چه خطایی سر زد از ما به این روز گرفتار شدیم وقتی هم از زندان پا بیرون گذاشتم اکثر کسانی که به دیدنم می آمدند همگان سراغ سازمان قبل از ۵۸میگرفتند تبریزما مهد فداییان بود حال از رفیقی که ۱۰سال با ما بود و۳سال نیز زمان شاه زندان بود میگفت الان تبریز تقسیم شده بین پان ها سلطنت طلبان و چپ ها (هر کسی ساز خود نوازد)وسخت اصرار داشت که ما به مسایل ملی کم بها داده ایم (زمان شاه ما در کوه ترانه سرودهای کسنله کرد موردوه کرد زندوه یا دایه دایه وقت جنگه. یا ای رفیقان قهرمانان)را به نشان همبستگی ملتها سر میدادیم ولی امروزه تراختور شده سمبل باور کنید اولین سرپرست این تیم حتی چشم بند ما را از چشمان پایین کشیده خونابه میرخت زیر پوستمان و داد سر میداد که چهار ساعته باید تخلیه اطلاعات شویم و هیچ ترسی از شناسایی خود نداشت
رفقا میدانم از سالیا نی است جریان شمادر بهم پیوستن جریانات سنگ تمام گذاشته لذا شایسته هست که درود بارانتان کنیم. رسول امریکا