اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

شورای تامین ووزیر کار «امان نامه »میدهند ، قوه قضائیه شلاق کش میکند!!

هنوز اندک زمانی از شلاق زدن کارگران معدن آق تپه نمیگذرد ، هنوز جوهر مقالات ونامه های متعددی که دراعتراض به این عمل ددمنشانه سردمداران رژیم درداخل وخارج کشور نوشته شده اند، خشک نشده است ، هنوز وعده پوچ و توخالی جناب وزیرکار که گفته بود «نمیگذارم مو ازسرشان کم شود»!! دریادها باقیست ، که بار دیگر شاهد محکومیت  به شلاق 9 نفر از کارگران مبارز، این بار در معدن بافق کرمان هستیم..

این کارگران با شکایت ازسوی دولت  به زندان و شلاق محکوم شده اند،دولتی که وزیر کاراش و شورای تامین استان اش قبل ازاین برای ساکت کردن  کارگران، «امان نامه» برایشان صادرکرده بودند.

اکنون نه وزیر مربوطه و نه شورای استان و نه  مسئولینی که در جریان شلاق خوردن کارگران معدن طلای اق تپه  و اعتراضات گسترده مردمی و نهادهای کارگری در ایران وسراسر جهان ،ظاهرا از آن اظهار بی اطلاعی کرد ه بودند و برای ساکت کردن افکار عمومی حتی تا جائی پیش  رفتند که  دونفر از مسئولین دولتی را هم از پست های خود برکنارکردند،حرفی برای گفتن ندارند و لام درکام فروبرده اند . انگار  نه انگار  که این بار درنتیجه شکایت دولت قراراست کارگران دیگری  نیز بخاطر تلاش جهت احقاق حقوق ازدست رفته شان ، زندانی شوند وشلاق بخورند.

این همه نشاندهنده  دغلبازی و فریبکاری کسانی است که درچندی قبل و به هنگام اعتراض همبسته کارگران  معترض این معدن،  وزیر کار و تعاون و رفاه اجتماعی اش به همراه سایر مسئولین دولتی برای ساکت کردن آنها ودرواقع برای ایجاد تفرقه  و تضعیف آنها ، درمحل معدن حاضر شده و اعتراضات کارگران را به حق دانسته بود و ضمن پذیرش خواست های آنها و عده هائی نیز مبنی بر انجام درخواست کارگران داده بودند.
دوسال قبل بعد ازاینکه  کارگران معدن بافق مطلع میشوند که بعد از واگذاری 71.5 درصد سهام معدنشان به بازنشستگی فولاد، قرار است 28.5 درصد دیگر معدن به یک شرکت دیگر واگذار شود. نگران سرنوشت آینده  و بیکاری و فلاکتی که درانتظارشان بود میشوند. بیش از پنچهزار کارگر به همراه خانواده شان  سرنوشت شومی درانتظارشان بود . بویژه اینکه  اکثریت این کارگران باقراردادهای موقت به کارگرفته شده بودند  و درصورت اخراج نیز هیچگونه مزایائی  دریافت نمیکردند. چنین بود که کارگران این معدن بطور یکپارچه و به همراه خانواده هایشان  بزرگترین اعتصاب تظاهراتی را دردفاع از حق حیات خود سازمان دادند. درآن مقطع رژیم که صف متحد کارگران را دربرابر خود می دید، متوسل به وعده وعید هائی شد وبه کارگران قول دادند که به خواست های آنها رسیدگی خواهند کرد ،اما عملا از اجرای وعده ها خودداری کردند  و سرانجام  دراوایل سال 93  به جای عمل به وعده های خود با یورش به صفوف کارگران  عده ای از کارگران را دستگیر وروانه زندان کردند . اما این تعرضات نیز نتوانست کارگران را ازادامه مبارزه که خواست آزادی بیقید وشرط همکاران شان هم جزئی از آن بود ، بازدارد.

درجریان اعتصابات  واعتراضات بعدی نیز اوضاع برهمین منوال بود. با تداوم  مبارزه کارگران رژیم تمام عوامل خود ازجمله امام جمعه  را به کارگرفت و باز هم به فریب متوسل شد و درپی آزادی کارگران دستگیرشده و دادن وعده رسیدگی به خواست کارگران،  اعتصابات بطور موقت فروکش کرد . اما طبق معمول دولت وکارفرما بیکار ننشستند، چرا که اجرای برنامه ششم توسعه اقتصادی و اجرائی کردن اقتصاد مقاومتی علی خامنه ای، فشار مضاعف برکارگران را الزامی میکرد. اکنون معلوم میشود که  فرمانداری به نیابت از دولت دراین فاصله مشغول پرونده سازی برای کارگران بوده است. این درحالی است که مقامات دولتی یعنی وزیر کار و رفاه اجتماعی قبلا درجریان اعتصاب 39 روزه کارگران، 16 بند ازخواست های آنان را پذیرفته و اعلام کرده بود که «اگر اعتصاب  ۳۳۹ روز هم ادامه می‌یافت، اجازه نمی‌داد، یک مو از سر کارگران کم شود »  اما اکنون  با محاکمه و محکوم کردن کارگران ، معلوم میشود که همه آن ادعا ها ، و قول و قرارهادروغ بیشرمانه ای بیش نبوده است واین بار نمیتوانند همچون ماجرای شلاق کش کردن کارگران  آق تپه، منکر بی طلاعی از روند پرونده سازی  و محکوم کردن کارگران بافق به زندان و شلاق شده و  دروغگوئی و فریبکاری خودرا انکار کرده و برای کارگران اشک تمساح بریزند.

اما کارگران و مردم ستمدیده  ایران ،آنچه که از اینگونه وقایع  میاموزند،عدم اعتماد به وعده وعید های سردمداران دولت و سرمایه داران است.  تعرض دولت و سرمایه داران به حقوق و معیشت کارگران تاکنون میلیونهانفر را به سمت بیکار ی و فقرونداری سوق داده است و درصورت فقدان همبستگی و مبارزه انقلابی کارگران و پشتیبانی توده های زحمتکش مردم ازآنها، این تعرضات ادامه خواهد یافت و ستم واستثمار و زور و سرکوب تشدید خواهد شد.  سرمایه داران ودولت اش  دشمن طبقه کارگرهستند  و نمیتوانند منافع کارگر را برمنافع سود وسرمایه ترجیح دهند . تمام تلاش دولت وکارفرماها به هنگام اعتصابات متحد کارگران ، زمانی که قادرنیستند براحتی آنها را سرکوب کنند ،درظاهر ابراز همدردی ودادن وعده و وعید به کارگران است تا آنها را به سرکار و خانه های خود بازگردانند وامادر پشت پرده  ودرعمل مشغول نقشه کشی و توطئه برای ایجاد اختلاف ، به هم زدن صفوف کارگران و سرانجام  تضعیف و سرکوب آنهاهستند. .

کارگران اکنون بادشمن غداری مواجه اند که قصد دارد تمام بار بحران  اقتصادی را بردوش آنها سرشکن کند، فساد و دزدی میلیارد ها دلار از دسترنج توده های کارگر وزحمتکش مردم توسط مافیای قدرت وثروت را از جیب کارگران بپردازد .  نظام سرمایه داری حاکم برایران  برای تامین منافع مافیای قدرت و ثروت ،پائین نگهداشتن سطح دستمزد ها ،عدم پرداخت حقوق ومزایای عقب افتاده ، رواج قراردادهای سفید امضا، نهادن نام «مناطق ازاد »به مراکز کارگری بمنظور تثبیت بی حقوقی و بردگی مزدی کارگران و خارج کردن آنها ازشمولیت هرقانونی ازجمله قانون کار فعلی ، تشدید استثمار  ، اخراجهای دسته جمعی و تحمیل  فقر و بیکاری گسترده رااز یک سو و سازماندهی نیروهای سرکوب   وایجاد گردانهای ضد شورش کارگری را ازسوی دیگر دردستور گذاشته است .

اما مگر میشود این همه ستم واستثمار و زورو سرکوب را درحالی تحمل کرد که اقلیت ناچیزی از صاحبان قدرت وثروت، آزادانه به دزدی ، غارت و چپاول دسترنج  این توده عظیم کارو زحمت مشغول باشند و باوجود گسترش فلاکت اقتصادی کارگران و خانواده های آنها ،کاخها برپادارند و به عیش و نوش بپردازند؟ تاریخ  چنین سرنوشتی را برای کارگران مقدر نکرده است و تمام تمهیدات و تهدیدات رژیم و  زندانی کردن وشکلاق کش نمودن کارگران وایجاد ارگانهای ویژه سرکوب کارگران.مبین این واقعیت انکارناپذیراست که طبقه کارگر نیز ازپای ننشسته ونمیتواند شاهد سرنوشت شومی شود که طبقه سرمایه دار و دولت برای آنها رقم میزنند .

وقوع صد ها اعتصاب و اعتراض درماه نشاندهنده این است که کارگران نیز  راه وچاره دیگری جز دست زدن به مبارزه و مقاومت ندارند و بدون شک این مبارزات درآینده کسترده تراز پیش بوقوع خواهند پیوست . معهذا این مبارزات باید سازمان یافته و هدفمند و دارای سمتگیری انقلابی باشد تابتواند درمقابل سرمایه داران ودولت ایستادگی کرده و به اهداف اش دست یابد . همین وظیفه بزرگی بردوش کارگران پیشرو بویژه کمونیستها میگذارد که با باتمام توان درجهت  رشد آگاهی طبقاتی و سازمانیابی کارگران  بکوشند.

یدی  شیشوانی

17خرداد 1395

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.