اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

سیاهکل ، حماسه سرخ جاودان

هیوا

  اینک پنجاه سال از حماسه پرشکوه سیاهکل ، آغاز قیام مسلحانه ای که به همت گروه جنگل در 19 بهمن 1349 به دست 13 تن از رفقای فدایی ما تحقق پیدا کرد، میگذرد .

موعد طلوع 13 ستاره سرخ جاودان در آسمان ایران ، موعد ظهور فصلی نوین و قهر آمیز از تاریخ مبارزاتی خلق ستمکش در مبارزه با سرمایه داری و رژیم کارگزار آن دیکتاتوری پهلوی .

در توصیف این حماسه جاودان هیچ کلامی رساتر از توضیحات تحلیلی رفیق »بیژن «در کتاب »چگونه مبارزه توده ای میشود « در خصوص رابطه توده ها با جنبش مسلحانه از رستاخیز سیاهکل تا چند سال پس از آن نیست :

{ هنگامی که رستاخیز سیاهکل انجام شد یعنی خبر حمله توسط یک گروه جوان انقلابی شهری به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل در روزنامه ها منعکس شد احساسات مختلفی در مردم ایجاد کرد. در عناصر پیشرو و در توده ها ، انعکاس حمله به پاسگاه ، هیجانی به وجود آورد و توسط این عده شایعاتی در بین مردم به سود چریکها پراکنده شد . قدرت چریکی ابعاد افسانه ای پیدا کرد . اعدام 13 نفر هشداری بود به هر دوسطح مورد بحث ، عناص آگاه که به هیجان آمده بودند و توده که شوکه شده بودند . دستگاه رژیم اعلام کرد که نه فقط حمله کنندگان به پاسگاه سیاهکل بلکه رفقای آنها در شهر بازداشت و اعدام شدند .

از نظر مردم این اعدام دسته جمعی و بسیار سریع دلیل بر اهمیت مسئله بود، معلوم شد که رژیم واقعا از این حرکات هرسناک است ! ….

شناخت علمی پدیده ای به نام شایعه نشان میدهد که شایعه فقط در جهت منافع و مصالح محیطی که در آن رشد میکند و به حیات خود ادامه داده و به سرعت ابعاد غول آسا پیدا میکند، اگر محیط شایعه مردم، یعنی توده های متوسط شهری و زحمتکشان شهری باشد، شایعاتی هم که از روز نخست در مردم در باره جنبش چریکی پخش شد ، نشان دهنده تمایلات و برداشت های مردم از جنبش بود : شایعه شد که تمام جنگل های شمال پر از چریک است ، شایعه شد که تلفات دولت صدها و هزارها نفر بوده، شایعه شد که پویان زنده است و در رادیو فرانسه صدایش پخش شده و ….. . جنبش مسلحانه نمیتواند به شایعات چه در ارزیابی نیروی چریکی و چه در توجیه عملیات آن تسلیم شود ، چریک میخواهد شناختی نزدیک به واقعیت از خود به مردم بدهد ، میخواهد در مردم توقع بیجا ایجاد نکند مبادا که موجب سرکوفتگی توقعات آنان شود . در این مورد جنبش خصلت ایدئولوژیک خود را نشان داده و از توسل به شیوه های خرده بورژوایی در جلب حمایت مردم به هر قیمت خودداری میورزد : شهادت چریک در مردم اثر میگذارد ، اعدام دسته جمعی چریکها به تدریج مردم را به کشتارهای جمعی و خونریزی عادت میدهد ، پیگیری چریک فداکاری و پایداری اورا به توده ها اثبات میکند، شهادت چریک مانند دیگر اعمال او تاکتیکی برای ضربه زدن به دشمن و نفوذ در مردم میشود … و توده پیشاهنگ خود را که اول بار باور نداشت باز میشناسد . به همان میزان که هیجان روشنفکر بورژوا که ناگهان شعله ور شده بود فرو می نشیند، خلق یعنی زحمتکشان پیشاهنگ انقلابی خود را باز میشناسد و نفوذ جنبش بر توده های زحمتکش افزایش میابد . حرکت توده با نوسانهای زیاد و ضربان آهسته آغاز میشود و روشنفکران انقلابی را به تدریج به نیروهای سازنده تاریخ نزدیک میکند اما نه به سرعت و در مدتی کوتاه !

اعتصاب های پراکنده، تظاهرات دانشجویی و گسترش سریع فعالیت گروهها، آخرین نتایجی است که جنبش در پس از سیاهکل در دو سطح یاد شده یعنی در بین عناصر آگاه و توده ها به آن دست یافته است . به این ترتیب در حالی که هدف اول جنبش مسلحانه در مرحله اول اساسا تثبیت مبارزه مسلحانه در جنبش ترقی خواهان است، هدف دوم از همین طریق به دست میآید، یعنی از طریق ضربه زدن به دشمن و توضیح خط مشی خود با نزدیک شدن به توده ها و پیوند یافتن با آنها . تردیدی نیست که مبارزه در این مرحله مبارزه ایست طولانی، لاکن اشتباه است اگر بخواهیم آینده را بر مبنای نتایجی که از رستاخیز سیاهکل تا به امروز ( زمان نگارش متن ) در زمینه جلب حمایت توده ها به دست آورده ایم محاسبه کنیم ، گر چه در این مدت حرکات عمده ای از مردم به پشتیبانی جنبش مسلحانه سر نزده است ولی به طوری که نشان دادیم درگیری مسلحانه چریک با رژیم در مردم اثر گذاشته و زمینه مساعدی به بار آورده است ، در این مدت چند اعتصاب کارگری که در طی سالهای گذشته اصلا سابقه نداشته و اعتراضهای دانشجویی چشمگیری داشته ایم ، همچنین جنبش مسلحانه به مردم شناسانده شد و در احساسات موافق مردم نسبت به چریکها تردیدی وجود ندارد ، ولی این حرکات هنوز از این که به مثابه حمایت مادی مردم از ما تلقی شود بسیار دور است . شناخت دیالکتیکی از دینامیسم جنبش های توده ای نشان میدهد که شرایط عینی و ذهنی در توده ها اثر گذاشته و به تدریج روحیه انقلابی آنها را افزایش میدهد . ادامه جنبش چریکی ، فداکاری و دلاوری چریک ، ضرباتی که به دشمن وارد میسازد در رشد روحیه مبارزه جویانه توده اثر میگذارد . حال جامعه می آموزد که با پیگیری مبارزه را ادامه دهیم و با فداکاری و شور انقلابی که در جهت تکامل جامعه عمل میکند به روحیه تسلیم طلبی توده ای که در حالت خمودی و ناامیدی به سر میبرد ، غلبه کنیم . به این ترتیب در حالی که با شکیبایی مارکسیست – لنیننیستی با پیگیری به راه خود ادامه میدهیم ، دچار محاسبه مکانیکی در باره طول مدت لازم برای رسیدن به حمایت مادی اکثر توده ها از جنبش نخواهیم شد } .

گویا رفیق شرایط حال حاضر جامعه  و وظایف ما را توصیف میکند . با آنچه گفته شد در میابیم اکنون چه وظیفه سنگینی بر دوش داریم . هم اینک در راستای احیای آرمان سرخ فدایی مان ، با امعان نظر به عنصر زمان و تحلیل مشخص از شرایط مشخص ، در شرایط کنونی که اختناق در تمام وجوه و ابعاد جامعه ایران مسلط است و به جهت عارضه ناشی از سرکوب و اعدام های جنایتکارانه رژیم که نتیجه اش چنین شده که نسل جوان جنبش انقلابی ما نسبت به گذشته تاریخ مبارزاتی اش دچار انقطاع تجربی – تاریخی شود و همچنین به جهت محروم ماندن جوانان طبقه کارگر و روشنفکران جنبش از آموزش اصیل و ریشه دار ایدئولوژیک در چهار چوب یک جریان متشکل و منسجم انقلابی، اینک وظیفه همه ماست که در جهت هر چه بیشتر آگاهی بخشی صحیح در رابطه با تاریخ مبارزاتی جنبش به نیروها و جوانان ، که هم اکنون در شرایط فعلی به سبب غلبه مشی محفل گرایی یا ترویج فرد گرایی اپورتونیستهای راست و چپ دچار پراکندگی و نفوذ اندیشه های انحرافی ایدئالیستی فلسفی یا چپ نویی در فضای روشتفکری کنونی شده اند و با این عمل همواره در حکم سدی بر سر راه پویایی جنبش انقلابی قرار گرفته اند ، تلاش کنیم و با شناسایی و موضع گیری قاطعانه و دقیق در برابر اپوتونیستهایی که اساسا تمام تلاششان در جهت توسعه و بسط گرایشات خرده بورژوایی در شاکله چپ نمایی ، در بین جوانان میباشد و نیز با ارائه چشم اندازهای نوین در جهت جبران کمبودهایی که در طول سالهای ابتر گذشته به دلیل فقدان یک جریان مارکسیستی متشکل در داخل ایجاد گشته ، بتوانیم نهایتا با اصلاح بنیادین اشتباهات و تکامل بخشیدن به تئوریهای منطبق با جامعه و تاکتیکها ، به وظیفه اساسی خود در قبال جنبش و فراهم نمودن بستر انقلاب سوسیالیستی ، عمل کنیم .     

هیوا

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.