اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

روزی برای طبقه ی بی روزی!

صد و سی و هشت سال از روزی که کارگران امریکایی دست به اعتصابی گسترده زدند و تا چند روز آن را استوار و پرقدرت ادامه دادند میگذرد.روزی که نام کارگر را بیش از پیش بر سر زبانها انداخت و دولت ها،احزاب راست و تماشاگران منفعل را نهیبی عظیم زد.محور اعتراضات یکم می،ساعات کاری فراوان و طاقت فرسا بود و تلاش بر این بود 14 ساعت کار به 8 ساعت تقلیل یابد.اما این تنها هدف جنبش نبود.نبود حق اعتصاب،وجود نداشتن اتحادیه های قدرتمند،افزایش حقوق کارگران زن و نمونه هایی دیگر،همه از خواست های به حق طبقه کارگر بود.شاید کارگرانی که آن روز در این اعتصاب ها و تجمعات شرکت داشتند خودشان هم فکر نمیکردند روزی در تاریخ به پاس آنها و دیگر هم طبقه ای هایشان در تاریخ ثبت شود.روزی که حتی در قلب سرمایه داری هم گرامی داشته میشود.هرچند امریکا(که خود باعث و بانی تلفات این روز و اساسا بوجود آمدن این روز بود!)و کانادا این روز را در تقویمشان بعنوان روز کارگر ثبت نمیکنند و نخستین دوشنبه ی سپتامبر را بعنوان روز کارگر میشناسند!اما فعالین کارگری،کارگران پیشرو و احزاب مترقی چپ در آنجا هم این روز را گرامی میدارند.اینکه چرا امریکا نمیخواهد این روز را به رسمیت بشناسد مشخص است،اساسا امریکا علاقه ای به رسمیت شناختن کارگر ندارد!و اینکه جایگزینی برای این روز در نظر گرفته همانند جایگزین یافتن جمهوری اسلامی برای روز زن در هشت مارس است!فقط برای یک الگوسازی غلط و مقابله با هجمه فشارها.حالا باز هم ماییم و اول می یا همان یازده اردیبهشت،روزی که در قانونِ من درآوردی کارِ ایران برای کارگران تعطیل است اما در عمل نه تنها تعطیل نیست بلکه هیچ تفاوتی با سایر روزها ندارد و داستان همان استثمار است و بیگاری سابق!امروز یک روزِ فوق العاده و ویژه است که توسط مردمانی عادی رقم خورده،شاید عادی خطاب کردن این طبقه لطف بزرگی به بورژوازی باشد چرا که از گذشته تا همین حالا،طبقه کارگر با محرومیت های گوناگون مواجه بوده و هست و گاه عادی ترین امکانات هم برایش آرزوست!هرچه هست اما امروز تلنگری است جدی به ما،اینکه میتوان با دست خالی هم به جنگ توپ و تفنگ رفت و نتیجه هم گرفت،به شرطی که اراده آهنین باشد،عزم پولادین و همت بلند.اینکه جهان سرمایه داری از این روز هراس گسترده دارد بدلیل موفقیت های بدست آمده طبقه کارگر در این روز است.قطعا بسیاری هستند که ساعات بیشتری را کار میکنند و اصولا قراردادی ندارند تا طبق قانون کار کشور خودشان(هرچند ناعادلانه و غیرانسانی!)از حق و حقوقی برخوردار باشند،اما همین که تقریبا در سراسر جهان قانون کار به هشت ساعت رسیده یکی از نتایج عظیم این جنبش بوده.شاید حالا خیلی ها ندانند که ساده ترین و پیش پا افتاده ترین قوانین کاری موجود حاصل سالها مبارزه،جانفشانی و هزینه های سنگین طبقه کارگر و متعهدین آن یعنی روشنفکرین بوده اما قطعا باید بدانند برای دستاوردهای بزرگتر،برای زندگی بهتر و برای رهایی طبقه همیشه در رنج پرولتاریا باید نایستاد و به پیش رفت.کوتاه آمدن و اکتفا به آنچه سابقا به دست آمده عقب نشینی بزرگ و لطفی عظیم به سرمایه داری است چرا که تاریخ ثابت کرده هنگامی که بورژواها ضعف و عقب نشینی را در لایه های زیرین احساس کنند لگام گسیخته تر به غارت و چپاول با خونین ترین اعمال دست خواهند زد.پیمان تازه میکنیم در این روز بزرگ با طبقه کارگر و تجدید میثاق میکنیم با فداییانِ این مسیر و عهد میبندیم با دربندانِ این راه برای تحقق رهایی،نِیل به عدالت و دستیابی به دنیایی بهتر…

زنده باد سوسیالیسم
زنده باد جهان بدون طبقه

ستاره سرخ

12 اردیبهشت 1403

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.