سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
دکترین و تحرکات ایالات متحده امریکا و همپیمانان آن بر علیه ونزوئلا
ونزوئلا بطور سیستماتیک درگیر با شرایط وخیمی است که مرتب از طرف تبلیغات منفی ارتباط جمعی ،مورد هجوم قرارگرفته و از طریق تلاش بی وقفه و سازماندهی تخریبات افکارعمومی تحت فشارقراردادن طبقه کارگر وتوده زحمتکش این کشورتشدید میشود. جنگ اقتصادی و تهدیدات نظامی مسبب کمبود مایحتاج ضروری هر جامعه ای خواهد شد . در تلاش برای برهم ریختن نظم هر جامعه بایستی احساس ترس وحشت ، کمبود ، شک و تردید و ایجاد ناامنی انسانها را برانگیخت ، احساسات نفرت را بایستی دامن زد ، بایستی جامعه را به مرحله ای رساند که مبارزه و مقاومت آنرا به زانو درآورد ، درمورد آنها دروغ پردازی کرد ، جامعه را به یک بمب ساعتی تبدیل کرد که هر آن موجب متلاشی شدن آن شود .
“مردم به مرحله و شرایطی سقوط میکنند که دیگر برگشت برای آنها وجود نخواهد داشت و امکان توانایی فکری و روحی متمرکز از انان گرفته خواهد شد که دیگر قادر به دفاع از خواسته هایشان نخواهدشد “. این نکات دکترینی ست که در نوشته جات و تفاسیر سازمان سیا اورده شده است . ازاین طریق و با اعمال چنین دکترینی به جامعه ، خیلی از انسانها به راحتی با تزریق سیاسی به راهی کشانده خواهند شد که اعتقادات بر حق خود را پس بگیرند.
11 سپتامبر 1973 میلادی در شیلی با کودتای پینوشه و نظامیان این کشور دفتر ریاست جمهوری و آلنده ، رئیس جمهوری منتخب مردم بمباران میشود . ترس و وحشت ،دستگیری ، ترور و اعدام در دستور کار حکومت نظامیان قرار میگیرد . از این دوره ی روی بکار آمدن پینوشه، در شیلی لیبرالیسم نو در امریکای لاتین شکل میگیرد . ماهها قبل از کودتای سپتامبر 73 ، گرانی ، وحشت و دستگیری و تهدید و ترور برعلیه فعالین سیاسی ، فعالین اتحادیه های کارگری که طرفدار دولت آلنده بودند، در دستور کار فالانژها و باندهای ضدکمونیستی در شیلی قرارگرفت . قبل از کودتا قطع برق سراسری وحتی سازماندهی اعتصاب راننده های کامیون بر علیه حکومت انتخاب شده ی مردم و بر علیه حزب جبهه خلق (UP) صورت گرفت، تا شک و وحشت و تردید در جامعه رشد کند و در آرژانتین سناریویی که صورت گرفت و به کودتای نظامی انجامید ، کاملا از قبل سازماندهی شده بود بود. رهبران سندیکاها ، اتحادیه های کارگری و سازمانهای سیاسی که زیر بار دستورات لیبرالیسم نو نمی رفتند، دستگیر ، شکنجه و سربه نیست شدند ، رهبران ، نمایندگان کارگران در صنایع مونتاژ فولکس واگن ، فورد ، مرسدس بنز و غیره دستگیر و از طرف مسئولین و دست اندرکاران این کمپانیها به پلیس لو داده شدند . در برزیل نیز چنین سناریویی اجر شد و با کودتای نظامیان هزاران نفر در دهه ی 70 و 80 میلادی ناپدید و به جوخه های اعدام سپرده شدند . در تمامی کشورهای امریکای لاتین نه تنها ، شرکتهای غول پیکرامپریالیستی امریکای شمالی و اروپای، امکانات تعقیب و شکنجه و دستگیری دهها هزار نفر را حمایت کردند، بلکه با نظامیان این کشورها در همکاری مستقیم قرار داشتند و نقش مهمی را در سازماندهی و پیشبرد برنامه لیبرالیسم نو بعهده گرفتند . بخش جنوب امریکای لاتین مناطق شوم زده ای شدند که شرکتهای استثمارگر بالا می بایستی باتشدید استثمار تهداف اقتصادی خود را در انجا پیاده می کردند .
امروز ونزوئلا نزدیک به 20 سال است که بر علیه دستورات و دکترین امپریالیست مقاومت میکند . واشنگتن در پیاده کردن طرحها و برنامه های دیرین و نوین خود در ونزوئلا ، سدی را در مقابل خود می بیند که این سد ، بایستی با تحریکات و روشهای مختلف و با همکاری همپیمانان واشنگتن درهم شکسته شود . تمامی تحریکات ، تلاش برای نزدیکی به نیروهای ارتش ونزوئلا ، سازماندهی تظاهرات برعلیه حکومت ونزوئلا ، خرابکاری در سیستم برق رسانی در این کشور ، حمایت از اپوزیسیون ، ترور نیروها و هواداران حکومت و فعالین حزبی ، اجرای کودتای 25 نفره نظامیان در تاریخ 30 اپریل که با آبروریزی وخیمی برای Guaido نماینده ی مورد اعتماد امریکای شمالی ومتحدان آن به شکست کشیده شد ، حمایت حکومت فاشیستی کنونی برزیل از «گوایدو» طوری که یک روز قبل از کودتای 30 اپریل مخفیانه طرح کودتارا با وزیر امور خارجه برزیل درمیان گذاشته بود ، تبلیغات تلویزیون NTV کلمبیا که به دروغ اعلام تصرف پایگاه هوایی را نزدیکی کاراکاس در تاریخ 30 اپریل اشاعه داده بود ، اعلام شورش مردم در روز اول ماه مه، توسط «گوایدو» و خرابکاری و دروغهای متداولی که از طرف رسانه های بین المللی و کشورهای متحد امریکای شمالی پخش و توسعه میشد ، تمامی این تحریکات و تخریبات نتوانسته اند تا به امروز نیات ارتجاع و امپریالیسم را به کرسی بربنشانند . مهمترین قضیه این است که به وضوح و حتی با اظهار کناری رسانه های وابسته به امپریالیسم ، توده ی عظیمی از زحمتکشان و مردم ونزوئلا از دولت و اتحاد احزاب سوسیالیست (PSUV)که متحدا حکومت ونزوئلا را تشکیل میدهند ، حمایت میکنند و در مقابل توطئه های ارتجاعی از پائین درشورا ها وانجمنها ،سازماندهی شده اند . عکس العملهای حامیان دولت مادورو بسیار آگاهانه و همگانی ست . انها از هرگونه تحریکات جلوگیری میکنند،تا بهانه ای به دست نیروهای ارتجاعی ندهند. به همین خاطر حمایت عظیمی از کشورهای سازمان ملل متحد را در پشت سر خود دارند . در کنار تمامی وقایع روزها و ماههای گذشته، نیروهای مخالف ونزوئلا به سرکردگی امریکای شمالی ، کوبا و روسیه را مقصر مقاومت ونزوئلا می دانند ، چرا که به زعم انها کوبا و روسیه هستند که ازسقوط مادورو جلوگیری میکنند . بعد از کودتای نافرجام 25 نفره ارتشیان 30 آپریل ، ترامپ، کوبا را به ” سخت ترین مرحله ی مجازات ” تهدید کرده و خواهان خروج سربازان کوبایی از ونزوئلا میباشد . کوبا با اعلام قاطع وجود هرگونه سربازان کوبایی را در ونزوئلا رد کرده . اماهشیاری کوبا تا آنجا است که از هرگونه تحریکی که بهانه تجاوز امپریالیستی را هموار کند ، تا به امروز که بیش از 60 سال از انقلاب کوبا می گذرد ، پرهیز کرده است . ودرنتیجه تشدید تضاد بین امپریالیست ها وزیر امورخارجه ی روسیه نیز متقابلا به امریکای شمالی هشدار داده ، در صورتیکه امریکای شمالی ” قدمهای تهاجم امیزی را بر علیه ونزوئلا پیش بگیرد ، نتایج نافرجامی را برای امریکای شمالی پیش خواهد اورد . ”
بعد از پایان کودتای نافرجام 30 اپریل ، لوپز(Lopez) که جزو اپوزیسیون وابسته به ارتجاع است، به سفارت اسپانیا فرار کرده است . اعتراضات بر علیه دولت اسپانیا برای حمایت از «گوایدو» گسترش پیدا کرده . وزیر امور خارجه ی آلمان که چند ماهی ست ریاست جلسات شورای امنیت سازمان ملل متحد را با نام دولت المان به عهده گرفته است در اوایل ماه مه به برزیل ، کلمبیا و مکزیک سفر کرده و در برزیل با رئیس جمهور فاشیست برزیل «برسولانا» ملاقات نمود . مکزیک همچنان هرگونه دخالت سیاسی – نظامی را در ونزوئلا رد می کند و خواهان دیالوگ در ونزوئلا است . در سازمان ملل متحد که نشست آن در نیویورک است با اکثریت قاطع هرگونه دخالت سیاسی – نظامی را در ونزوئلا رد کرده است . بایستی اظهار نمود که با تمامی حیله ها وطرح و اجرای برنامه های ارتجاعی امپریالیسم بر علیه ونزوئلا ، سیاستمداران و دولتهای امپریالیستی در پیش بردن و موفقیت دکترین خود ، تاکنون به شکست رسیده اند . اینها و تمامی موارد بالا ، واقعیاتی است که نشان میدهندکه مقاومت زحمتکشان ونوزئلا مشاوران و دلتمردان امپریالیست ها رت در بن بست قرار داده است . ناگفته نیست که همچنان و تا آنجا که ممکن است ، تحریکات و کودتاهای دیگر در دستور کار ارتجاع قرار دارد . گوایدو در روز 3 ماه مه فرمان تصرف پادگانهای نظامی را داده ، ازطریق رسانه های وابسته به الیگارشی اعلام اعتصاب سراسری نموده است . نیروهای چترباز امریکایی در کلمبیا بهمراه باندهای سیاه نظامی کلمبیای در حال آماده باش هستند . دسته های نظامی ارتش خصوصی امریکایی که در جنگ عراق نقش بسزایی را به عهده داشتند ، در منطقه مورد مشاهده قرار گرفته اند . مشکل بزرگ امپریالیسم برای درهم پاشیدن دولت ونزوئلا و برای تصرف نمودن این کشور ، توده های زحمتکش مردم ونزوئلا میباشد. چرا که همچنان که اشاره شد ، ارتجاع با وجود حمایت های نظامی و مالی ، مقاومت توده های زحمتکش این کشور را در جلوی خود دارد . حمایت و تظاهرات میلیونی زحمتکشان ونزوئلادرحمایت از دولت و دفاع از حق تعیین سرنوشت خود ، دیواری ست که به راحتی امپریالیسم قادر به درهم شکستن آن نخواهد شد . دولت ونزوئلا با هشیاری و برای جلوگیری از هرگونه دخالت تجاوزگرانه ، ماههاست که به دیالوگ و مشاوره ی داخلی کشور روی آورده است . توده ی عظیمی از مردم ، شوراهای محلات و کمیته های مردمی درصورت دخالت نظامی اعلام آماده باش کرده اند ، شکست نیمچه کودتای 30 آپریل نیز دال بر مقاومت و نتیجه آن هست .
خسرو اسدیان اردیبهشت 98