اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

دو نکته در رابطه با خیزش اخیر توده ها

در حالیکه فعلا آتش اعتراضات خیابانی مردم فروکش کرده است ولی زمین زیر پای سردمداران رژیم بیشتر از همیشه لغزنده شده و آینده سیاسی جمهوری اسلامی بطور جدی تاریک و محتوم به فنا بنظر میرسد. چیزی که سر گیری مجدد این اعتراضات را بطور جدی محتمل میکند ناتوانی رژیم از حل بحران اقتصادی و تشدید تحریم اقتصادی از طرف غرب است.

مردم به خیابان نیامدند که دست بدامن رژیم برای چاره بدبختی ها و مصیبتهای زندگی شان شوند . برعکس آمدند که ریشه ظلم و ستم جمهوری اسلامی را از بیخ بکنند. ایندفعه به انحاء مختلف کل سیستم را به چالش کشیده اند و صریح و قاطع اعلام کرده اند که رژیم را نمیخواهند و از دین و اسلام منزجرند. ولی سران رژیم مذبوحانه هر کدام سعی کردند که پای خود را از این افتضاح سیاسی –اقتصادی بیرون کشیده و تقصیرها را به گردن دیگری بیاندازند، که خوشبختانه مردم با تجربه سال 88 دیگر فریب این سیاه بازیهای رژیم را نخوردند. سرکوب و التیماتومهای سران هم بیحاصل ماند و دانش آموزان و کارمندان دولتی ای را که هم بضرب زور برای حمایت خودش به خیابانها کشانیده بود بیشتر از همه خود رژیم را بی آبرو کرد. مردم ظاهرا بخانه هایشان رفته اند ولی

چیزی تغییری نکرده و نخواهد نکرد.اعتصابها و تجمعات کارگران و اعتراضاتشان ادامه خواهد داشت و سران دزد رژیم هم بخوبی اینرا میدانند که هر آینه ممکن است که مردم دوباره به خیابانها سرریز شده و طومار سیاه حکومت را برای همیشه مهُرو موم کنند. اصلاح طلبان هم دقیقا همین خوف را دارند که کل سیستم به یکباره بدست مردم فرو ریزد. برای همین هم بود که بیکار ننشستند و هر طور شده خواستند دوباره جایی در بین جنبش مردم برای خود باز کنند، اگرچه تمایز آشکار این جنبش بویژه در این است که از اصلاح طلبی و پادوهای رژیم گذشته است و بهیچ وجهی نمیخواهد با هیچ جناح فعلی و سابق رژیم کنار بیاید. این دستجات با پنهان شدن پشت انگیزه ها و مطالبات واقعی مردم سعی دارند جنبش سرنگونی رژیمرا با امید به سیاستمداران خوب دولت که گویا فعلا در سیاستگذاری غایب اند!باز به مسلخ اصلاح طلبان حکومتی بکشانند.

  1. طرح شعار “رفراندوم” معرف یکی از این فریبکاریهایاین اصلاح طلبان است که با عمومی کردن این خواسته میخواهند مردم مغبون بخشی از رژیم شوند که گویا این بخش هنوز قادر است معضلات اقتصادی را حل کند و در یک ساختار سراسر پوسیده و ورشکسته میتواند بنفع منافع توده های محروم سیاست گذاری کند! مضحکتر از همه توجیهی است که برای این شعار بقول خودشان مسالمت آمیز بمردم ارائه میدهند. غیر از جنبه مسالمت آمیزی این شعار با رژیم کثیفی که مردم پی به ماهیت واقعی و ضد مردمی اش برده اند، از رژیم میخواهند که اگر راست میگوید و مردمیست اجازه یک رفراندوم به مردم بدهد و یا اجازه دهد مردم تظاهرات آزاد داشته باشند! آیا وقاحت از این بیشتر؟ اینان نه فقط مبارزات هر روزه کارگران، جوانان، زنان، دانشجویان و …را گواهی بر نفرت همگانی از یک رژیم جنایتکار و سرکوبگر نمیدانند بلکه در مقابل جنبش کنونی، 88 و 78 هم که با سبوعیت وحشیانه ای سرکوب شد هم خود را به کوری زده اند. کدام پایگاه مردمی، وقتی که زندانهایشان پر از فعالین و کارگرهایی است که صرفا بخاطر مطالبات صنفی شان شکنجه و خودکشی میشوند؟؟ کسی مثل جعفر پناهی که از مردم میخواست مسالمت آمیزانه با شعار رفراندوم به خیابان بیایند،آیا دغدغه اش، مردم و ظلمی و ستمی است که گرفتارش شده اند و یا در واقع نگران متقاعد کردن سران رژیم است که پایگاه توده ایش را به رفراندوم بگذارد؟ که بعد چه بشود؟؟؟ مثلا مردم به رژیم رای نخواهند داد و آیا انتظار دارند که رژیم مسئولانه کنار برود و بگذارد مردم اراده شان را اعمال کنند؟؟ اینان این چهار دهه را در کدام سیاره زندگی کرده اند؟ تمام ماجرا بر سر اعمال اراده همین توده هاست که چهل سال است که حق هر گونه دخالتگری در سرنوشتشان را از دست داده اند و هر داعیه ای دال بر باز پس گرفتن این حق، بطرز وحشیانه ای توسط این فاشیستها سرکوب گشته است.

درک این نکته پیچیده نیست که برای برگذاری یک رفراندوم مردمی شرط اول این است که این رفراندوم یا توسط ناظرین بین المللی برگزاری شده که اعمال نتایج رفراندوم را هم متضمن شوند و یا اینکه دستکم به سلامتِ بخشی از ارگانهای رژیم و قوانین اش باید اعتقاد داشت که بتواند رای واقعی مردم را از صندوقها بیرون آورده و انتخاب توده ها را در عرصه مورد نظر به اجرا گذارد. رژیم جمهوری اسلامی که تا مغز استخوان ارتجاعی، فاسد و ضد بشری است،بهیچ وجهی ظرفیت این حد از دموکراسی را نداشته و نخواهد داشت. مردم هم دقیقا بهمین دلیل بخیابان آمدند و فریاد زدند ” جمهوری اسلامی نمیخوایم، نمیخوایم”. این دار و دسته اصلاح طلب اگر ریگی در کفششان نیست چرا سعی می کنند که مردم را با این دستگاه خونخوار و دزد سازگار کنند؟ آیا مردم بغیر از کنار آمدن با مشتی دزد و جانی سابق و کنونی رژیم براستی چاره دیگری ندارند ؟! البته که چاره ای دیگر و جهانی نو امکانپذیر است و اینان براستی از همین ترسده اند.

مردم قاطعانه این تلاشهای رقت انگیز انه این دارو دسته را پاسخ دادند و بر سرنگونی رژیم پافشاری میکنند.

2-مادران صلح هم در بیانیه ای، نارضایتی توده ها را ناشی از سیاستهای غلطی!!! دانسته که طی سالیان گذشته بر آنها اعمال شده است. مادران صلح، حل این مشکلات اقتصادی را بعهده قوه سه گانه میگذارد. عجبا! زمین خواریها، دزدیها، رانت خواریها و کلاهبرداریهای سران رژیم اسمشان میشوند “سیاست گذاریهای غلط” و تازه حل همین مشکلات را هم بعهده خود مسببین و دزدانش میگذارند!

مادران صلح چیزی از غارتگریها و چپاول علنی حقوق مردم نمیگویند. از مالباخته گانهم چیزی نمی گویند. از حقوق معوقه، از گرانی، بیکاری، اعتیاد، فحشاء، زندان و شکنجه و تجاوز و … هزار درد و مرض دیگری که رژیم کثیف اسلامی، مردم را به آنها مبتلا کرده صحبتی نمی کند ولی تا آنجا که جا داشته مردم را به اجتناب از خشونت و راهکارهای مثلا غیر منطقی دعوت میکند. از طرف دیگر به دولت نصیحت می کند که لطفا در مورد بودجه شفاف سازی کند. درد مادران صلح این است که از 360 هزار میلیارد بودجه سال 97 فقط 160 هزار میلیارد آن در اختیار دولت بوده و از روحانی میخواهد که به مردم توضیح دهد که این بودجه کلان مختص به چه نهادی و چه کسی بوده است. از دزد به دزد شکایت بردن خاک پاشیدن به چشم مردم و جنبش حق طلبانه شان است. این مادران دقیقا صلح را برای چه کسانی میخواهند؟

اینان خود را به نفهمی نزده اند برعکس دقیقا میدانند از منافع چه کسانی دفاع میکنند و حسابگرانه در مقابل مالباخته گانی قرار گرفته اند که صلح و آرامش را برای این دزدان بهم ریختند و این سیستم بغایت مریض و کرم زده را افشا کردند.

این دستجاتهنوز به بخشی از رژیم دل خوش کرده اند و نمیخواهند کل رژیم بدست مردم سقوط کند.

لب کلام در این است مردم دیگر زیر بار رژیم اسلامی نمی روند و رفوگران رژیم که مردم را از سرنگونی رژیم میترسانند بیخودی خود را به زحمت انداخته اند. دست تمام جناح های رژیم در یک کاسه است و جنگ زرگری شان هم ربطی به خواسته ها و مطالبات مردم نداشته و ندارد.

مردم به خامنه ای که مهره اصلی و نماد ولایتمداری اسلامی است صریحا میگویند برود گم شود و این فریبکاران رژیمی از مردم میخواهند که تجدید نظر کنند و از خود رژیم به خود رژیم شکایت ببرند.

در سیستمی که از طریق رفراندوم قرار است به بخشی از مطالبات مردم رسیدگی شده و یا آن را تامین کنند، لازمه اصلی آن درجاتی از دموکراسی و اعمال نسبی اراده توده ها در قانونگذاری و سیستم قضایی است. رژیم اسلامی ایران که تمام نبوغ و استعدادش صرف خفه کردن و سرکوب بنیانی ترین ارکان حقوق بشر و آزادی اجتماعی شده است، و سرتاپای آن گنیده و فاسد است، چگونه به منافع و ماهیت اصلی اش پشت خواهد کرد؟!

این رژیم باید برود و این خواست همه مردم است.توده های محروم باید جهانی نو بر آوارهای این رژیم فقرآفرین بنا کنند و تمام سران جنایتکارش را بلافاصله محاکمه کنند. فوری ترین نیازهای مردم که کار، مسکن و آزادی است فقط و فقط با سرنگونی رژیم ممکن میشود.

پاینده باد رزم انقلابی توده های محروم ایران

زنده باد سوسیالیسم

15 ژانویه/2018

نوشین شفاهی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Translate »