اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

درباره مبارزه کار و سرمایه در کشورهای پیشرفته

من میخواهم در این نوشته بطور خیلی اختصار به مسئله مبارزه کارگران در کشورهای پیشرفته بپردازم. فکرمیکنم در اینجا چیزهای جدیدی نخواهم گفت اما بدیهی است که درمورد خیلی چیزها – مثلاً  آنچه که من میخواهم دراینجا بیان دارم- لازم است که آنها در فرصت های مناسب در اشکال مختلف تکرارشوند تااینکه برای اذهان( کمونیست ها و کارگران و سایر مردم زحمتکش و تهیدست و برخی روشنفکران) بطور بهتر و بیشتری توضیح داده شوند و برای این کسان قابل فهم تر و تأثیر بخش تر گردند.

در زمان حاضر و درمقیاس تاریخی زمانی طولانی هست که در این کشورها کارگران همواره یا تقریباً همواره  فقط بعنوان فروشنده یک کالا یعنی نیروی کارشان ، برای مزد بیشتر، شرایط کار بهتر و نظائر آن مبارزه میکنند؛ نه بعنوان انسانهائی که رسالت تاریخی اشان سرنگونی حکومت سرمایه و نظم مستقر توسط آن ، بانجام رساندن انقلاب سوسیالیستی بمنظور تحقق سوسیالیسم در راستای حصول به جامعه حقیقتاً کمونیستی است. درحالیکه این جوامع پیشرفته ازنقطه نظر توسعه و رشد اقتصادی-اجتماعی کاپیتالیستی دیگر کاملاً آماده برای چنین انقلاب و دگرگونی و تکامل هستند

بعنوان مثال : اعتصابات و تظاهرات های اخیر کارگران و زحمتکشانی چون معلمان در فرانسه برضد برنامه حکومت جهت افزایش سن بازنشستگی؛ و اعتصابات کارگران و کارکنان کنسرن هواپیمائی لوفت هانزا و چهار شرکت دختر آن برای مزدها و حقوق های بیشتر در ماه نوامبر در آلمان. این مبارزات- تا آنجا که من میدانم- هیچ ربطی به جهتگیری آگاهانه سوسیالیستی، تا اندازه ای قابل توجه مطرح کردن و ترویج  و تبلیغ سوسیالیسم البته درمعنای حقیقی و غیره نداشت.

توجه کارگران  به رسالت تاریخی اشان و جهت گیری سوسیالیستی اشان در مبارزات گوناگونشان در وضعیت کنونی این کشورها عبارتست از :  طرح شعارهای مربوط به ضرورت گذار به سوسیالیسم  و ترویج و تبلیغ قابل توجهی برای انقلاب سوسیالیستی و سوسیالیسم در راستای حصول به کمونیسم توسط کمونیستها و پیشروان کارگری در میان توده های کارگران و غیره. چنین آکسیون هایی بخشی از کار بسط و ارتقاء و تعمیق آگاهی طبقاتی کارگری، آگاهی کمونیستی طبقه کارگر را تشکیل میدهد.؛ بخش دیگر مشتمل است بر ترویج ایده های حقیقتاً کمونیستی فلسفی و اخلاقی و اجتماعی در میان این توده ها بوسیله کمونیستها یعنی پیشروان انقلابی و بلحاظ علمی درست اندیش این طبقه.

کمونیست ها باید تلاش نمایند تا روشهای مناسب و اثرگذار ترویج و تبلیغ مزبور را از طریق تجربیات مربوطه خودشان پیداکنند. افرادی که خودشا ن را “کمونیست” میدانند یا تمایل به کمونیسم دارند  البته اول از همه بایستی ، چنانچه هنوز این کار را نکرده اند، خودشان را بلحاظ ایدئولوژیک بنحوی بنیادی و کامل دگرگون نمایند و لذا ایده های حقیقتاأ مدرن و بقدرکافی تکامل یافته کمونیستی – که برای توده های کارگر نیز قابل قبول میباشند- را بپذیرند بعنوان مثال ایده های تدوین و بیان شده در نوشته های من.

بطورکلی تداوم تاریخی مبارزات طبقه کارگر صرفاً برای مطالباتی درچارچوب نظام کاپیتالیستی سرانجام ، خواسته یا نا خواسته، خصلت بورژوارفورمیستی بخودمیگیرند یا بعبارت دیگر برای بورژوازی بویژه گروههای رفورمیست این طبقه اجتماعی حاکم قابل قبول میشوند. چنین مبارزات اساساً از سطح نازل آگاهی طبقاتی پرولتاریا و ضعف و عقب ماندگی کمونیستها بلحاظ فقدان پیوند با توده های طبقه کارگر و عدم برخورداری از تئوری کمونیستی واقعاً تکامل یافته منطبق با زمان و مدرن ناشی میشود.

بهرصورت وظیفه این پیشروان انقلابی درقبال طبقه کارگر اول و مهمتر از همه عبارتست از یک وظیفه تاریخاً بسیار طولانی مدتِ ترویج و تبلیغ از انواع فوق الذکر و نیز سازماندهی درمیان توده های وسیع این طبقه، کاری که  در شرایط کنونی طبعاً بسیار سخت و کند میتواند انجام گرفته و پیش رود. پیشرفت وسیع و سریع در این زمینه نیازمند تحول اساسی مساعد در نظم بورژوایی حاکم است که قطعاً انجام خواهد پذیرفت اما در آینده ای نامعلوم و شاید بسیار دور.

حمید پویا

                                                                                  9 دسامبر 2019

1- این نوشته ترجمه مقاله ای بزبان انگلیسی با همین عنوان و با تاریخ 9 دسامبر 2019 میباشد که من قبلاً آن را نوشته ام و اکنون خودم آن را به فارسی برگردانده ام و درضمن این کار اصلاحات بسیار مختصری هم در آن وارد کرده ام.  حمید پویا  22 مارس 2020

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.