اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

درباره توافق نامه هستهای

درباره توافق نامه هستهای

بالاخره بعد ازسالها کشمکش جمهوری اسلامی با کشورهای 5+1 برسر برنامه هسته ای ایران، درروز سه شنبه 23 تیرماه  این مذاکرات به پایان رسید . وطرفین اعلام کردند که به یک توافقنامه جامع دست یافته اند.

اکنون دیگر برهمه دنبال کنندگان جریان مذاکرات روشن است که  این مذاکرات بیش از سه سال قبل  میان نمایندگان ایالات متحده آمریکا و رژیم جمهوری اسلامی به صورت محرمانه جریان داشت و بعد از توافقات کلی دراین مذاکرات بود که شکل علنی آن در لوزان ووین  با گروه 5+ 1 ادامه یافت تا سرانجام به توافقات اخیر منجر شد.

باتوجه به وضعیت داخلی ایران وآشنائی با استراتژی آمریکا ومتحدان آن در خاورمیانه  ازقبل حصول توافق  بین جمهوری اسلامی و گروه 5+1 درراس آن آمریکا، قابل پیشبینی  بود. این هم روشن است که توافق نامه وین  جام زهر دیگری است که نظام جمهوری اسلامی برای بقای خود  ناگزیر ازبه سرکشیدن آن شده است. اما آنچه که حائز اهمیت است وبرماهیت واقعی اجبار رژیم بر امضای چنین توافقنامه ای سرپوش میگذارد، ایجاد فضای گسترده بتلیغاتی  بی سابقه  برای جا انداختن آن بمثابه توافقی با نتیجه« برد- برد» درافکار عمومی  میباشد.

این درحالی است که مفاد انتشاریافته «توافق جامع» مبین این واقعیت است که این مذاکرات ونتایج آن نه تنها دارای برآمدی« برد- برد» نیست بلکه جمهوری اسلامی تن به توافقنامه دیکته شده ای داده است که قبل از آن به هیچ عنوان حاضر به پذیرش خیلی ازمفاد آن نبود و آنها را جزء خط قرمزهائی میدانست که مذاکره کنندگان حق خروج از آن را نداشتند .درعین حال این مذاکرات به همین توافقنامه اعلام شده هم محدود نمیشود وعرصه های دیگری را دربرمیگیرد ومقاصدی را دنبال میکند که طرفین حاضر به افشای آن نیستند .

اما رژیم جمهوری اسلامی که زیر فشار شدید تحریمهای اقتصادی ووضعیت انفجار آمیز جامعه و برای تثبیت موقعیت خود به پای این مذاکرات وامضای توافقنامه مذکورکشانده شد، مدعی است که با نتیجه «برد- برد»  پیروز این مذاکرات  بوده است و با وعده وعید های توخالی  میخواهد مردم را به بهبود زندگی شان درآینده امید وار سازد. واقعیت امر این است که  پیروزی مورد نظر سردمداران رژیم چیزی نیست جز  بدست آوردن امکان  تداوم حاکمیت  براساس بده و بستان با آمریکا  و قدرت های غربی در منطقه و ایران،و باز ترشدن دست صاحبان قدرت و ثروت درچپاول دسترنج توده های کار وزحمت . وازطرفی آمریکا ومتحدان آن نیزدرشرایط کنونی برای شکل دادن به استراتژی خاورمیانه ای خود  و روند تسلط بر منابع موادخام وبازار کار و کالا ورقابت با قدرت های نوظهور منطقه  این مذاکرات را مغتنم شمردند تا با دیکته کردن خواست های خود به اهداف سلطه طلبانه خویش جامه عمل بپوشانند.علاوه بر پرتکل الحاقی ، و قراردادهای محرمانه که رژیم راجع به افشای آنها هشدار داده است  اساسا آنچنان محدودیت ها وبازرسیهای بدون اعلام قبلی در بند بند توافقنامه گنجانده  شده است که درصورت کوچکترین تخلف  تحریمهای تعلیق شده بی درنگ به اجرا گذاشته خواهند شد و مسئله مهم اینجا است که  کشف تخلف و نتیجه هر«راستی آزمائی» اهرمهای مهمی هستند دردست امپریالیسم آمریکا  که بوسیله آن هرگاه که منافع شان ایجاب کند  برای دخالت گری دراوضاع سیاسی و تحولات اجتماعی ایران میتوانند این اهرمها را به کارگیرند.

سازمان اتحادفدائیان کمونیست همانطورکه بارها اعلام کرده است، فشار  تحریم های اقتصادی درحالی که جیب صاحبان قدرت وثروت را پرترمیکرد اما فشار اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی آن تماما بردوش طبقه کارگر وزحمتکشان جامعه قرارداشت واین تحریمها درکنار سیاست های اقتصادی اعمال شده توسط رژیم تاکنون زندگی میلیونها نفراز زحمتکشان جامعه را به فلاکت سوق داده است وبه همین خاطرخواهان برچیده شدن آنها بوده ایم. اکنون رژیم اسلامی تحت فشار اجتماعی ناشی از تحریمها  مجبورشده است  بخش مهمی از صنایع هسته ای را که میلیاردها دلار صرف آن کرده بود با صرف هزینه ای بمراتب بیشتر برچیند و به قرارداد خفت بار اعمال شده از سوی امپریالیستها که ناشی از سیاست نابخردانه خود آنها  بوده است، تن دردهد.

ما معتقدیم که بحران هسته ای و تحریمهای اقتصادی یکی از ابزارهای موثررژیم  برای انحراف افکار عمومی ازمشکلات داخلی وابزاری برای تظاهر به استکبار ستیزی به کار گرفته میشد که اکنون به طرز خفت باری به کنار نهاده شده و حداقل درکوتاه مدت این حربه تبلیغاتی و نیز شبح جنگ و ویرانی ازبالای سر زحمتکشان کنار رفته است و دوران دادن وعده و وعید ها و موکول کردن خواست ها ومطالبات کارگران وزحمتکشان به حصول توافق هسته ای وبرداشته شدن تحریمها دیگر کارساز نیست. اکنون کارگران ، زحمتکشان  که به بهانه بحران هسته ای و تحریمها وخطر جنگ وغیره ماه ها ازپرداخت بموقع حقوق شان امتناع کردند، میلیونها بیکار و اقشار محروم جامعه که ازگرانی، بیکاری، بی مسکنی و فقر ونداری دررنج وعذابند، خواهان تحقق خواست ها ومطالبات برحق شان خواهند بود.دوران پس ازخاتمه تحریمها بدون شک با گسترش مبارزات طبقه کارگر وتوده های زحمتکش مردم برای رسیدن به خواست های اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی شان توام خواهد بود. درعین حال  نباید فراموش کرد که هجوم سرمایه گزاران خارجی به اجرای  سیاست های اقتصادی نئولیبیرالیستی (برنامه ریاضت اقتصادی) که از سالها قبل آغازشده است سرعت خواهد داد و برای سرمایه داران داخلی و خارجی باید زمینه سرمایه گزاری فراهم شده وسودآوری آنها تضمین گردد. بنابراین  خصوصی سازیها ، اخراجهای دسته جمعی ، قراردادهای موقت، شرکت های اجاره دهنده نیروی کار ، انجماد دستمزد ها  محدود ترشدن شمولیت بیمه های اجتماعی ، افزایش سن بازنشستگی  ادامه خواهد یافت.  سرمایه داران  و چپاولگران،  نیروی کار ارزان وکارگر خاموش میخواهند.رژیم جمهوری اسلامی برای پیشبرد سیاست اقتصادی خود ازپشتیبانی دول غرب برخورداراست و این بار بادغدغه کمتری به ابزار فریب و سرکوب جنبشهای اجتماعی ، بویژه جنبش کارگری متوسل خواهد شد .اما وجه دیگر رویدادهای پسا بحران هسته ای و تحریم ، اوج گیری جنبش کارگری وسایر جنبش های اجتماعی خواهد بود که دربرابر تعرض  سرمایه داران و دولت  به مقاومت و مبارزه ای گسترده تر وشدید تر برخواهند خواست .

با توجه به تحولات پیش روی وعدم تحقق وعده های روحانی درزمینه بهبود اقتصادی واجتماعی،  مبارزات کارگران و زحمتکشان جامعه به ناگزیر از حالت تدافعی فعلی بیرون خواهد آمد ومبارزات صنفی و اقتصادی به مبارزات سیاسی و تعرضی فراخواهد روئید. باید تلاش کنیم با تدارک لازم و بسیج بیشترین نیرو با کارآگاهگرانه وسازمانگرانه دربین طبقه کارگر وزحمتکشان جامعه  به پیشوازتحولات آینده برویم  ومبارزه برای تحولات بنیادی درجامعه  و مبارزه برای آزادی و سوسیالیسم را  شدت بخشیم.

سازمان اتحاد فدائیان کمونیست

26 تیرماه 1394

 

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.