بحران آب و محو تمدن ایرانی !!

     چند روز پیش ، چیت چیان وزیر نیرو طی سخنانی با  اعتراف به بحران خاموشی که تمام کشور را تهدید میکند با یک قیاس محیلانه به نتیجه همیشگی سود طلبی و چپاول که خصیصه ذاتی جمهوری اسلامی رسید و محیلانه راه حل بحران عمیق و حاد خشکسالی و کمبود آب را افزایش آب بها و گرفتن پول بیشتر از مردم دانست !! تا مردم به صرفه جویی بیشتر وادار شوند .

    این نکته که آب منشأ شکل گیری تمدن ها و شهر نشینی بوده غیر قابل انکار است ولیکن طرح این موضوع از جانب وزیر نیروی جمهوری اسلامی ، که بی آبی و خشکسالی عامل از بین رفتن تمدن ایرانی میشود ، یک فریبکاری علمی صرف برای نجات رژیم از زیر سوال رفتن و آشکار شدن نقش آن در تشدید این بحران است .

   شاید گفته شود چرا در هر نابسامانی و ناهنجاری و بحرانی که حادث میشود جمهوری اسلامی مقصر شناخته میشود ؟ واقعیت این است که جمهوری اسلامی از بدو شکل گیری جز خرابی و ویرانی ببار نیاورده است و محیط زیست و منابع آب هم از این قائده مستثنی نیست . کارگزاران جمهوری اسلامی همواره به حفظ حاکمیت و سود رساندن به تجار و دلالان ، که خاستگاه و پایگاه رژیم بوده و همیشه حامیان رژیم هستند ، می اندیشیده اند . تمام جناحها هم در این استراتژی متفق القول بوده اند با تفاوت نگاه به چپ یا راست ، نمونه ها هم بسیارند . به این منظور اگر لازم بوده برای جلب رضایت روسیه و کشورهای حاشیه دریای خزر از سهم ایران از دریای خزر بگذرند ، گذشتند . چشم به روی صید بی رویه و نابود کننده آبزیان دریای خزر توسط روسیه و آذربایجان بسته اند ، آلودگی وسیع آبهای خزر توسط تاسیسات نفتی آذربایجان و برداشت بی رویه آب رود ارس توسط آذربایجان اصلا اهمیتی ندارد . بستن چند سد در خاک افغانستان بر روی رود هیرمند که منجر به خشک شدن دریاچه هامون شده و بادهای 120 روزه این منطقه که  از اواخر اردیبهشت تا اواخر تابستان همیشه با عبور از روی دریاچه هامون ، طراوت و زندگی را به طبیعت و شهرهای اطراف میبرد اینک با پراکندن خاک و شن دریاچه و زمینهای اطراف مرگ و ویرانی را برای روستاها و شهرها ارمغان دارد و نابودی اقتصاد و معیشت مردم حاشیه دریاچه و شهرهای اطراف را به دنبال داشته و منجر به کوچ اجباری به شهرهای هم جوار حتی تهران شده است ( در تهران بسیار دیده شده که خودروهای شخصی با پلاک شهرستانها از جمله کرمان و سیستان وبلوچستان مسافر کشی میکنند ، اخبار رسیده حاکی است کارگران زابلی و کرمانی و خراسانی ….. بسیاری در شهرک های صنعتی شمس آباد و چهاردانگه و کارگاههای شاد آباد ، به دنبال کار میگردند حتی با کمترین حقوق ) و رژیم هیچ تلاشی برای تامین حق آبه دریاچه هامون از طریق فشار به دولت افغانستان به وسیله مجامع بین المللی نمیکند . ارسال گسترده خاک حاصلخیز از فارس و کرمان به خصوص داراب که خروج خاک زمینهای این شهر بدلیل غنی بودن بسیار از این منطقه ممنوع است ، به دوبی ، برای سر سبز کردن آن بیابان لم یزرع ، اگر پول خوبی داشته باشد چه اهمیتی دارد ؟ چه اهمیتی دارد شیوخ مفت خور و تن پرور اماراتی و قطری و عمانی با شکار بی رویه در کوههای فارس و لرستان و گیلان حیات وحش را به نابودی بکشانند مهم این است که دلارهای نفتی شان را خرج کنند . چرا باید برای مالچ پاشی ( در دوره احمدی نژاد توسط یک محقق ایرانی ملاتی سازگار با محیط زیست برای مهار شنهای روان ابداع شد که به هیچ وجه مورد حمایت و تشویق دولت قرار نگرفت و یک شرکت آلمانی امتیاز آن را خرید ) و کشت درخچه های گزوگون در بیابانهای عراق به دولت این کشور فشار وارد کند و این دولت دوست و برادر را به زحمت اندازد ؟ نهایت اینکه مردم خوزستان و ایلام قدری گرد و غبار آغشته به رادیو اکتیو استنشاق میکنند و عمرشان کوتاهتر میشود و زودتر شرشان را از سر رژیم کم میکنند مهم این است که نفت و گاز منطقه همچنان قابل برداشت باشد . برای حفظ جمهوری مقدس اسلامی چند درخت خشک و بی ثمر! جنگلهای کامیاران و مریوان و سنندج و دیواندره اهمیتی ندارد مهم این است  آتش گرفتن مکرر و مشکوک و نابودی آنها به زعم رژیم دیگر جان پناهی برای کردهای ضد انقلاب که جز به حق حیات و آزادی و عزت خود می اندیشند ، نخواهد بود . توقع بیجایی است از جمهوری اسلامی که با این همه مشغله بین المللی و رتق و فتق امور جانیان و تروریستهای منطقه ، برای یک دریاچه کهنه و قدیمی که فقط حکم انبار نمک را پیدا کرده وقت بگذارد مهم این است که برادران قاچاقچی بتوانند به بهانه فراهم کردن آب برای کشاورزان و باغداران آذربایجانی پول های خلاف خود را به داخل آورده و با زدن 37 سد بر روی رودهای جاری به دریاچه ارومیه ، پاک و مطهر کنند ، حال اگر باد نمکهای دریاچه را از روی بستر خشک دریاچه بر روی باغات و شهرهای اطراف بپراکند و موجب خشک شدن درختان شود جای نگرانی نیست چون برادران دلال محترم حتی اگر لازم باشد به صورت قاچاق کانتینر کانتینر سیب فرانسوی و انگور شیلی و گلابی ایتالیایی و شلیل ترکیه ای و همه چیز چینی …. را وارد میکنند تا در بازار کمبودی احساس نشود . عجب موقعیت پول شویی فراهم آورد این سد گتوند برای برادران سپاه که علیرغم مخالفت جدی کارشناسان متعدد محیط زیست و زمین شناسان ، ساخته شد و نه تنها تاثیری برای توسعه کشاورزی منطقه نداشته یلکه علاوه بر ویرانی روستاها اطراف و کوچ وسیع روستایئان و زیر آب رفتن آثار باستانی متعدد موجب انباشت فراوان گچ و آهک در پشت سد شده ، حال آب حاصل از خروجی سد کشاورزی زمینهای پایین دست سد را تهدید میکند و اینک مغزهای برادران پاسدار به این نتیجه رسیده اند که در کنار سد تاسیسات پمپاژی برای تخلیه این گچها برپا کنند حال با این گچ و آهکهای تخلیه شده که خود معضلی برای منطقه خواهد شد چه خواهند کرد ؟ الله اعلم .  چرا باید چند کارگر را به زحمت انداخت وبا مشقت زیاد چغندر و نیشکر کاشت و در یک فرایند سخت و پر هزینه از آن قند و شکر استحصال کرد ؟ وارد کردن شکر چه اشکالی دارد ؟ به اقتصاد جهان کمک میشود و چند دلال بیچاره هم نانی میخورند . این شالیکاران گیلانی و مازندرانی هم دیگر شورش را درآورده اند و کشت برنج را در انحصار خود قرار داده اند در حالیکه کشاورزان خوزستانی و یزدی و فارسی چیزی برای کشت ندارند در حالیکه میتوانند با کشت برنج قوتی برای فرزندان خود تهیه کنند آب این محصول طالب آب زیاد هم با پرداخت پول خوب برای مجوز چاههای عمیق و برداشت از سفره های  زیرزمینی تامین میشود ، سفره های زیرزمینی آب هم اگر خشک شد و تمام نقاط مرکزی ایران با نشست های گسترده زمین مواجه شد و شهرها و جاده ها و آثار باستانی مورد تهدید قرار گرفت جای نگرانی نیست ، خدا نگاه دارد قرارگاه خاتم را که آماده است وارد عمل شود و با حفر سریع کانال انتقال آب دریای خزر به دشت سمنان و نواحی مرکزی ایران رونق و آبادانی را دوباره وارد ایران کند ، یا در نهایت با بجا آوردن چند رکعت نماز باران و بلند کردن دست تضرع و استقاثه مشکل کبود آب حل خواهد شد . در حالیکه در جایی مثل دوبی بجای بلند کردن دست تضرع به آسمان دست در جیبشان کرده و با دلارهای نفتی و وارد کردن آب و خاک کشور سخاوت مند اسلامی ایران ، بیابان برهوت را به بهشت برین بدل کرده اند .

    موارد ذکر شده مشتی از خروار بود از سوء مدیریت در هدایت کشت در نقاط مختلف و مدیریت مصرف آبهای سطحی و زیرسطحی  که طی این سی و اندی سال کمترین توجهی به آن نشده است و آرام آرام اکوسیستم و کشاورزی این کشور را به ورطه نابودی کشانده اند و به جای آن برای حفظ حاکمیت پلید خود با صرف سرسام آور درآمدهای نفتی و غیرنفتی صنایع تسلیحاتی را توسعه دادند ، گروههای تبهکارو جنایتکاررا برای اهداف توسعه طلبانه در منطقه سازماندهی کرده اند ، با صرف نزدیک به 600 میلیارد دلار ازاموال و داراییهای این مردم اقدام به برپایی تاسیسات متعدد اتمی کردند تا به بمب اتم دست یابند تا بقای خود را تضمین کنند . با این مختصر میتوان دریافت جمهوری اسلامی تنها و تنها تهدید اقتصاد و فرهنگ و طبیعت و تمدن نه تنها ایران بلکه کل منطقه است .

                                                                                    کیومرث منصوری 15/5/95ب آ.. .  ت