اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

بازهم درباره منشور مطالباتی 20 نهاد صنفی ومدنی

بعد از انتشار منشور مطالباتی 20 نهاد صنفی و مدنی مطالب زیادی در نقد و یا تایید آن گفته و نوشته شده است و کماکان سوالات زیادی مطرح است از جمله این‌که انتشاراین منشور چرا این همه سروصدا راه انداخته است در حالی که مشابه اینگونه منشورها و پلاتفرم‌ها به شکل کامل‌تر و جامع‌تری بارها از طرف گروه‌ها و احزاب و سازمان‌های مختلف مطرح شده است ؟
هر چند نظر سازمان ما در نشریه کار و وسائل ارتباط جمعی منتشر شده است با این حال در پاسخ به سئوال فوق به چند نکته اشاره می‌کنیم.
مسئله عبارت از این است که یک منشوری در دوازده ماده از سوی بیست نهاد صنفی و مدنی در ایران منتشر شده است که در خطوط کلی آن بیانگر فصل مشترک خواست‌ها و مطالبات اقشار مختلف جامعه و مبارزات کارگران، زنان، معلمان و بازنشستگان، خلق‌های تحت ستم و استثمار و لایه‌های مختلف زحمتکشان در دوران طولانی چند دهه ایران و همچنین توده‌های مردمی است که در خیزش زن – زندگی – آزادی مشارکت داشته‌اند .
همان‌طور که در سئوال مطرح شده است، هر کسی که مسائل سیاسی ایران را دنبال می‌کند، می‌داند که مسائل مطروحه در این منشور مطالبات و خواست‌های تازه‌ای نیستند. قبل از این، منشورها و پلاتفرم‌های مشابه و کامل‌تری از سوی نیروهای سیاسی انقلابی و سوسیالیست از جمله برخی از این تشکل‌های امضا کننده این منشور بصورت جمعی و یا به صفت فردی در قالب برنامه‌های حداقلی و حداکثری بیان شده‌اند و علاوه بر آن مضمون مفاد مندرج در این منشور در مبارزات جاری وا ز جمله در شعارهای خیزش زن – زندگی- آزادی نیز اینجا و آنجا مطرح بوده و هستند .
اما بدرستی سوال این است که پس چرا انتشار این منشور این همه سروصدا راه انداخته و مورد توجه قرار گرفته است؟
در پاسخ به سوال فوق به نکته کلیدی می‌رسیم وآ ن عبارت از این است که این منشور از سوی بیست نهاد صنفی و مدنی ایران منتشر شده و این نهادها که قبل از این در پراکندگی بسر می‌بردند اکنون حول منشوری متحد شده‌اند که تا حدودی بحش رادیکال جنبش‌های اجتماعی با جهت‌گیری کم و بیش ضد سرمایه‌داری را نمایندگی می‌کند و ده‌ها نهاد ازجنبش‌های اجتماعی مختلف دیگر از آن پشتیبانی کرده‌اند و یا به آن پیوسته‌اند. یعنی ما با یک پدیده‌ای مواجه هستیم که محصول تکامل مبارزه طبقاتی و مبارزه توده‌های زحمتکش مردم درسال‌های طولانی است و گام اولیه و شکل نطفه‌ای یک اتحاد و جبهه انقلابی بین نیروی کار و زحمت و کار و آزادی است که از جمله ما فدائیان کمونیست سال‌ها است برای شکل‌گیری آن تلاش کرده‌ایم. اتحاد جنبش‌های اجتماعی رادیکال در یک جبهه انقلابی با هدف سرنگونی نظام حاکم و ایجاد تغییرات بنیادی در ساختار اقتصادی و اجتماعی ایران بر مبنای شورا ها در شرایط مشخص کنونی که طبقه کارگر و زحمتکشان فاقد تشکل و تحزب هستند و مبارزات پراکنده آنها به نتیجه مطلوب نمی‌رسد، تنها راه اتحاد نیروهای کار و زحمت در مقابله با نظام حاکم است اگر با موفقیت پیش برود توازن قوا در میدان مبارزه به نفع جنبش کارگری و توده‌های زحمتکش مردم تغییر خواهد یافت و در جریان مبارزه و پویائی خود این امکان و فضا بوجود خواهد آمد تا سطح آگاهی سوسیالیستی طبقه کارگر و متحدین آن ارتقاء یافته و تشکل‌های حزبی و توده‌ای که لازمه پیروزی انقلاب آتی است، شکل بگیرد.

موضع اپوزیسیون بورژوائی

روشن است که این منشور مورد مخالفت و دشمنی اپوزیسیون بورژوائی و جرایانات راست و مرتجع در داخل و خارج قرار گرفته و خواهد گرفت و بدون شک در مقابل آن نه تنها سنگ‌اندازی خواهند کرد بلکه در محو و نابودی آن خواهند کوشید. اینها در این مخالفت با طبقه حاکم و قدرت سیاسی مذهبی آن هم داستانند. چون آنها نه تنها با هرگونه اتحادی و تشکلی میان زحمتکشان مخالف‌اند بلکه مضمون و خواست‌های مطرح در منشور نیز با منافع طبقاتی آنها مغایرت دارد. همانطور که می‌بینید در خارج کشور منابع مادی و رسانه‌ای عظیمی بکار گرفته شده است تا ائتلافی شکل بگیرد که خود را نماینده جنبش انقلابی درون کشور جا بزنند. اگر تا کنون عده بسیاری را در خارج و داخل به دنبال نخود سیاه خود کشانده‌اند بنظر می‌رسد بعد از انتشار این منشور و پشتیبانی سایر بخش‌های جنبش‌های اجتماعی از آن، ادامه این تلاش‌ها به سهولت ممکن نخواهد بود و بسادگی امروز نمی‌توانند افکار عمومی زحمتکشان و زنان و جوانان را فریب دهند در هیج اقدام سیاسی و تحولی نمی‌توانند این منشور را که از دل فعالین جنبش‌های اجتماعی درآمده است، نادیده بگیرند. اگر هم بخواهند از روی مصلحت با آن کنار بیایند در جریان عمل دروغگوئی و فریبکاری‌شان اظهرمن الشمس خواهد بود . بنابراین مخالفت طبقه حاکم و طیف های رنگارنگ اپوزیسیون بورژوائی با این منشور و امضاء کنندگان آن روشن و قابل درک است.
گذشته از مواضع ائتلاف‌های رنگارنگ اپوزیسیون بورژوائی و خرده‌بورژوائی انتقاداتی هم از سوی جریات چپ به این منشور وارد شده است .
روشن است که هر جریان سیاسی و یا هر کسی حق دارد نظرات و انتقادات خوداش را درباره این اتحاد و منشور آن بیان کند و مسلما اشکالات و نقاط ضعف دارد. و همچنان که خود تدوین کنندگان این منشور هم درب نقد و اصلاح را باز گذاشته‌اند. همانطور که خود ما بعد از انتشار منشور بفاصله‌ای کم اصلاحاتی که بنظرمان می‌رسید و در ظرفیت این منشور می‌گنجید مطرح کردیم.
در کل انتقادات برخی سازنده است و برخی دیگر نه، همانطور که گفتیم مانده به این‌که منتقد از چه زاویه‌ای به این منشور نگاه می‌کند. از زاویه یک تشکیلات حزبی و جنبش مستقل طبقه کارگر اگاه به منافغ طبقاتی خود و سوسیالیست و یا جنش‌های اجتماعی رادیکال متحد طبقه کارگر. و این بسیار مهم است که منتقد چه درکی از سازمان‌های توده‌ای دارد و از چه زاویه‌ای به این منشور نگاه می‌کند .
بطور مثال برخی انتقاد می‌کنند که باندازه کافی رادیکال نیست!
برخی ایراد می‌گیرند که چرا سوسیالیستی نیست و یا فرضا لغو مالکیت خصوصی و امثال اینها در منشور نیامده و برخی دیگر سرنگونی و استقرار شوراها و از این تیپ ایرادات را مطرح می‌کنند که اینها دو دسته هستند که اغلب با دلسوزی این ایرادات را طرح می‌کنند ولی انتقادشان سازنده نیست .
دسته اول آنهائی هستند که از پزشک گرفته تا کارمند ادارات و غیره را جزو طبقه کارگر محسوب می‌کنند. بنابراین آنها هر اتحادی میان اقشار اجتماعی مختلف و یا هر منشور مورد توافق یک جمع مبارزی را با معیارهای یک انقلاب گارگری مورد سنجش و نقد قرار می‌دهند .
گروه دیگر تفکرشان افلاطونی است. بدین معنی که تصورات و برداشت‌های شخصی شان از سوسیالیسم و مبارزه طبقاتی را در ذهن خود همچون نمونه مثال‌هائی انبار کرده‌اند. بنابراین تفکر پدیده‌ها مادی و واقعی در بیرون باید انعکاسی از آن باشد وگرنه هیچ حقیقتی در کار نیست و سکتاریسم وفرقه‌گرائی و فرقه‌پرستی ، جزم اندیشی از جمله آفات این نوع تفکر است . بنظرما این هر دو دیگاه نه اینکه به جنبش انقلابی طبقه کارگر و زحمتکشان متحد آن یاری نمی‌رسانند بلکه تفرقه ایجاد می‌کنند و در مقابل اتحاد و مبارزه آنها مانع می‌تراشند.
برخی اشخاص و افراد و محافل هستند که از موضع خرده‌بورژوائی به این منشور نگاه می‌کنند و فکر می‌کنند با شکل‌گیری این اتحاد دکانی بغل دکانشان باز شده و ممکن است کارشان نگیرد و یا به حاشیه بروند . در حالیکه باید کمک کرد تا این اتحاد گسترش یابد تا جائیکه رژیم دیگر قادر به سرکوب ان نباشد در سایه اتحاد جنبش‌های انقلابی موجود و ارتقاء آن به یک جبهه چپ انقلابی با برنامه ملهم از خواست‌ها و اهداف کوتاه مدت و بلند مدت نیروی کار و زحمت را در مقابل رژیم و آلترناتیوهای دیگر تقویت خواهد کرد از این رو هر نقدی وقتی مفید فایده خواهد بود که واقعیات موجود در صحنه نبرد را در نظر گرفته و به گستر این اتحادها یاری رساند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.