سایت فدائی، ارگان رسمی سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
اعتراضات گسترده دانش آموزان به بهانه مخالفت با امتحانات حضوری
تجمعات اعتراضی اخیر دانش آموزان به بهانه مخالفت با امتحانات حضوری درشرایط شیوع گسترده ویروس کرونا معادله جدیدی راوارد مبارزات جاری برعلیه مافیای قدرت و ثروت حاکم کرد.استفاده دانش آموزان ازروشهای مختلف برای رساندن صدایشان به گوش جامعه و بهره جوئی منطقی ازوسائل ارتباط جمعی مدرن دربسیج نیرو و به میدان آمدن آنها دربسیاری ازشهرها و روستاهای کشور باعث شد تا انرژی جدیدی وارد کالبد مبارزات جاری کارگران و زحمتکشان شده و با استقبال مردم مواجه شود. نوجوانانی که شکاف طبقاتی موجود و فشار اقتصادی و محرومیت های ناشی ازآن برخانواده را با پوست و گوشت خود حس میکنند و تلاش رژیم برای به انقیاد درآوردن آنها از طریق اعمال محدودیتهای بی شمار فرهنگی، رفتاری، آموزشی، پوشش وغیره وغیره نقش برآب شده و نوجوانان مدارس همچون فرزندان کارگران و زحمتکشان خواهان تغییرات بنیادی در کلیه شئونات زندگی وتحصیل خود هستند و این بیداری و هماهنگی با جنبشهای اجتماعی علیه وضعیت موجود تاثیر بسزائی در گسترش و توانمدی مبارزات جاری خواهد گذاشت.
اشکال بروز اعتراضات و تجمعات دانش آموزان در موقعیت بحرانی کنونی و مبارزات درحال گسترش کارگران و زحمتکشان، اوایل قیام 57 را بیاد میاورد. درست در اواخر سال 57 با تزلزل پایه های رژیم شاهنشاهی دانش آموزان درشهرهای مختلف بویژه درتهران با سازماندهی دسته های مختلف و درعین حال متحرک، درحالیکه پلاکاردهائی با عکس زنده یاد صمد بهرنگی در دست داشتند باشعار ”صمد معلم ماست -راه صمدراه ماست“ درخیابانها وکوچه ها میگشتند و از این محله به آن محله میرفتند وگاهی دسته های مختلف بهم پیوسته و گروه بزرگی را تشکیل میداند بطوریکه ماموران دولتی و سربازان حکومت نظامی از دست شان به ذله آمده بودند. در آنموقع وارد صحنه شدن این دانش آموزان ضمن کمک به گسترش اعتراضات و بسیج وکشاندن مردم محلات به صحنه رودرروئی ها، این پیام را نیزدرخود داشت که دیگر عمر رژیم سرآمده است و دیر یا زود رفتنی است.
درتمام گروه های دانش آموزی شعار ”صمد معلم ماست وراه صمدراه ماست“ بطرز آشکاری نشان میداد که برغم گذشت ده سال از مرگ صمد، اما پیام او پیامی تاریخی و ماندگار است و نسل به نسل منتقل میشود و تا وقتی که ظلم و ستم وتبعیض و نابرابری است نوجوانان طبقات زحمتکش برای حرکت و مبارزه جوئی از آن درس میگیرند .بعد از گذشت نیم قرن از جانباختن صمد طرح شعار ”صمدمعلم ماست“ از سوی دانش آموزان و ابتکار عده ای از جوانان دختر و پسر در اول ماه مه امسال درترتبیب دادن تئاتر خیابانی که در آن حال و روز کارگران ، بازنشسته ،کارگرفولاد و مهاجر افغانی را بنمایش گذاشتند، در تاسی از کاربزرگ سعید سلطانپور در اجرای تاترهای خیابانی اوائل قیام 57 درافشای طبقه سرمایه دار، آنهائیکه با تکیه بر سرنیزه سرکوب امروز نیز براریکه قدرت سوار و با تلفیق دین و دولت دمار از روزگارتوده مردم درآورده اند، خود نشانگرنگاه آموزنده به تجربیات گذشته و تلفیق آن با شرایط جدید توسط نسل جوانی است که به مبارزات نسلهای گذشته ارج مینهند و از آن میاموزند.
چرا که اندیشه های آموزگاران انقلابی نظیر سعید سلطانپور و صمد بهرنگی پیام تاریخی درخود دارند که به مبارزات نسلهای بعدی و به اهداف وگفتمانها و اشکال مبارزات شان جان میبخشد .آنها درمورد گذشته فرزندان هم طبقه ای های شان و حال و روزا مروزیشان به کنکاش می پردازند واقعیت های زندگی ورنج و مبارزه نسلهای پیش از خود را به داوری مینشینند. آنگاه درمییابند که مبارزه ادامه دارد و تداوم مبارزه انعکاس آرزوهای تحقق نیافته شان برای آزادی و رهائی از ستم و استثمار و زور و سرکوب طبقات حاکم است و چنین است که برای نسل جدید از دانش آموزان و نوجوانان نیز سعید سلطانپورها و صمد بهرنگیها معلم ما میشوند چرا که درسهای آنها بر ضرورت داشتن هدف، برنامه و قدرت برای رسیدن به آزادی تاکید میورزد .
اینکه در شرایط تغییر یافته امروز مبارزه چه درسهائی از گذشته میتوان گرفت و امروز بکار بست، پاسخ این سئوال از نوجوانان و دانش آموزانی برمیاید که امروز به خیابانها میایند و به مدرنترین وسائل ارتباط جمعی دسترسی دارند و تلاش میکنند و یاد میگیرند و بیشتر زندگی و مبارزه به آنها یاد میدهد که چگونه استفاده این وسائل را با اقدامات عملی تلفیق بکنند و به مصاف قدرت حاکم بروند و خود را با مبارزات کارگران و زحمتکشان، آموزگاران ، بازنشسته ها، زنان، دانشجویان و سایر اقشار محروم جامعه همبسته و هماهنگ سازند .
اعتراضات دانش آموزان به بهانه امتحانات حضوری و ابعاد نسبتا گسترده آن در شرایط کنونی تبلوری از شکاف عمیق طبقاتی در جامعه و انعکاس خشم فروخفته فرزندان کارگران و زحمتکشان و ستمدیدگانی است که برغم کوشش چهل ساله رژیم برای تربیت آنها درچهارچوب نگرشهای ارتجاعی و حقنه کردن خرافات، جوانه میزنند و به جویبار تغییرات بزرگ میپیوندند تغییراتی که دیالکتیک تحولات تاریخی و زیربنائی جامعه هرکس و گروه بزرگ و کوچک را سرانجام در سمتی که باید باشد قرار میدهد. در سمت تغییر و پیشگامی تحولات و یا درماندابی که تغلایش برای نگندیدن بیهوده است و در اینجا است که بعد از نیم قرن سعید ها و صمدها معلم ما میشوند و به بچه ها میگوید
” راه که بیافتید ترستان میریزد“ .
یدی /شیشوانی اردیبهشت 400