اتحاد فدائیان کمونیست
کار ، مسکن ، آزادی ، جمهوری فدراتیو شورائی!

ازاقدامات تروریستی تنها جریانات راست امپریالیستی وارتجاع مذهبی سودمیبرند

 

ازاقدامات تروریستی تنها جریانات راست امپریالیستی وارتجاع مذهبی سودمیبرند

حملات تروریستی روزجمعه 13 نوامبر درپاریس بیش از 129 نفر کشته و 300 نفر زخمی برجای گذاشت،این اقدام تروریستی درقلب اروپا برخلاف کشتارهای هرروزه درکشورهای خاورمیانه بویژه عراق و سوریه که رسانه های گروهی  چندان اهمیتی به آن نمیدهند ، افکارعمومی جهان بویژه اروپارا برآشفته کرده  و به موضوع روز خبرگزاریها و نشریات ، کنفرانسها وسیمنارها و نشست و برخاست قدرت های عمده جهان تبدیل شد . حمله به چند نقطه پاریس ازجمله  اقدامات خونبار وجنایت کارانه ای است که توسط گروه های تروریستی درمناطق مختلف جهان بمورد اجرا گذاشته میشود وقطعا محکوم است.اما این فقط درشهرپاریس وبرای اولین بار نیست که انسانهای بیگناه طعمه تروریسم میشوند. درخلال یک ماه اخیر صد ها نفر افراد بیگناه درافغانستان ، پاکستان، عراق و سوریه و لبنان درنتیجه همین نوع از عملیاتی که درپاریس منجربه کشته و زخمی شدن عده زیادی از انسانهای بیگناه شد،به قتل رسیده اند.علاوه برآن میلیونهانفر درنتیجه بمبارانهای کشورهای امپریالیستی  و درگیریهای دول مزتجع منطقه،جنگهای نیابتی دریمن،افغانستان ، عراق ، لیبی،سوریه و ترکیه، کشته وزخمی و یاازخانه و کاشانه خود آواره شده ومجبور به مهاجرت اجباری میشوند.

دراین آشفته بازاری که بعد ازحمله تروریستی به پاریس به راه افتاده است ،ازیک طرف به خارجی ستیزی، راسیسم و فاشیسم درجوامع غربی وسیعا دامن زده میشود و توده های فقیر و محروم این جوامع بویژه مسلمانهاازسوی گروه های نژادپرست آماج اقدامات ستیزه جویانه قرارمیگیرند وازطرفی به بهانه این حملات و به بهانه  «جنگ» باداعش ناوگان عظیم جنگی مملو ازسلاح های کشار جمعی را به آبهای منطقه میفرستند ومیلیاردها دلار سلاح به کشورهای مرتجع منطقه میفروشند، گروه ها ودستجات مختلف را مسلح میکنند و به جان هم میاندازند.  پرسیدنی است که مسئولیت این کشتارهای فجیع وبی رحمانه واین همه جنگ و  ویرانی و آوارگی میلیونی انسانها با کیست؟چیزی که مدیای تحت کنترل کشورهای امپریالیستی و شرکت های چندملیتی  ازتمرکز حول آن طفره میروند.

راز سربه مهری نیست که دولت های امپریالیستی و قدرت های مرتجع منطقه  از ابتدا برای مقابله با جنبش های دمکراتیک ،مترقی، کارگری و سوسیالیستی و نیز درمبارزه با گسترش نفوذاتحاد شوروی با سرازیر کردن پول وتسلیحات پیشرفته ومستشاران نظامی گروه های مذهبی را سازمان داده واز آنها پشتیبانی نمودند . ومسلم است که اکنون نیز این گروه ها چه مستقیم و چه غیرمستقیم بدون حمایت دول منطقه وکشورهای قدرتمندی که ظاهرا کمر به نابودی برخی ازآنها بسته اند، نمیتوانستند درابعاد  کنونی اش دوام داشته باشند. ساده انگاری است اگرتصورکنیم که طرفداران و یا اعضاء  گروه هائی نظیر داعش، النصره، القاعده  و نظائراینها درکشورهای اروپائی که عملیات پاریس را سازمان دادند جوانان عاصی فوندامنتالیست  ویا دارای مشکلات روحی و روانی هستند که به گروه های تندرو میپیوندندوچنین فاجعه ای را بوجود میاورند.تردیدی نیست که علاوه بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی که این جوانها درکشورهای محل سکونت خود با آنها مواجه اند و درتمایل آنها به پیوستن به گروه هائی همچون داعش نقش مهمی بازی میکنند،اما زمینه های اجتماعی ، اقتصادی و تاریخی  نیز در بوجود آمدن  و رشد سازمانهای تند رو مذهبی واقبال برخی ازجوانان ازآنها، راهم نباید فراموش کرد. کشورهای فقرزده وجنگ زده خاورمیانه که اغلب مستعمرات قبلی کشورهای معظم سرمایه داری بودند وجنایات بیشماری درحق توده های زحمتکش این مناطق اعمال شده است. وبعدازاستقلال نیز همین قدرت های مسلط جهان با دسیسه و کودتا ،کشگرکشی، نظامهای سیاسی مستبد را برآنها حاکم کردند و با تمام قوا جنبش های مترقی ازجمله جنبش کارگری را  سرکوب و جنبش کمونیستی را با بیرحمانه ترین صورت کشتار نمودند، اینها ازجمله علل فقدان آلترناتیو چپ ومترقی و نیز زمینه تاریخی کشش برخی از جوانان به این سازمانهای مرتجع منطقه هستند که به ظاهر علم مخالفت و مبارزه آنهم ازجنبه ارتجاعی با غرب را برافراشته اند.  بعلاوه اکنون بارعمده بحران عظیم سزمایه داری بردوش توده های زحمتکش مردم این مناطق قرارگرفته است و غارت و چپاول ، تشدید استثمار و فساد و دزدی مافیای حاکم براین کشورها توده های رنجدید ه مرم را عاصی کرده است
و توده های زحمتکش مردم  درخلاصی از وضعیت فلاکت بار موجود دست به اعتراضات و اعتصابات میزنند اما درشرایط سرکوب و فقدان آلترناتیو انقلابی غیرقابل انتظار نیست که بخش زیادی از جوانها به دنبال جریانات ارتجاعی و مذهبی کشیده میشوند. تاریج منطقه ،تاریخ  دخالتگری ها و کشتارهای خونین  دول استعماری درالجزایر ، فلسطین ،سوریه ، لبنان ، عراق ، لیبی و یمن و سایرکشورها است. مردمان این کشورها این فجایع تازیخی را فراموش نکرده اند. درطول این سالها برغم کسب استقلال های ظاهری اما  این تاریخ خونین همچنان تکرار شده است اکنون هم  دول  امپریالیستی  کما کان با جنبش های مترقی ، حق تعیین سرنوشت و ازادی این مردمان دشمنی میورزند .به حمایت از دول ارتجاعی و سرکوبگر  منطقه سیل سلاح های پیشرفته  و کشتارجمعی را  به این کشورها سرازیر میکنند گروه های تروریستی و ارتجاعی محصول طبیعی چنین وضعیتی اجتماعی اقتصادی و تاریخی هستند  که دردرجه اول دول امپریالیستی و دولت های مرتجع و مستبد مورد حمایت آنها درمنطقه ایجاد کرده اند. سیاست های مخرب کشورهای امپریالیستی درخاورمیانه این کشورها را به ویرانی و تباهی کشانده  وباعث جنگ ودرگیریهای خونین ، عقب ماندگی اقتصادی ،اجتماعی و سیاسی و فرهنگی شده است  .اکنون نیز آنچه که درمنطقه صورت میگیرد و کشورهای قدرتمند امپریالیستی تمام زرادخانه های تسلیحاتی خودرا  به بهانه «مبارزه» با داعش درآنجا متمرکز کرده ودربرابرهم صف آرائی نموده اند هدفی جز تجدید تقسیم  منطقه نفوذ درسرنمیپرورانند هدفی که میتواند ابعاد جنگ و خونریزی را درسطح منطقه و جهان گسرش داده و به یک جنگ جهانی تمام عیار تبدیل شود.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.